به گزارش گروه سیاسی "خبرگزاری دانشجو" هرساله دانشجویان در ماه مبارک رمضان به دیدار رهبر خود رفته و با فضایی که معظم له برای آنان فراهم میکنند به مطرح مباحثی در خصوص مسائل کشور با ایشان میپردازند.
با توجه به فضای آزادی که در اختیار دانشجویان قرار میگیرد و با توجه به محافظه و ملاحظه کار نبودن دانشجویان، عموماً بحثهای صریح و دقیقی با مقام معظم رهبری در میان گذاشته میشود.
رهبر معظم انقلاب در این دیدارها با حوصلهی تمام صحبتهای دانشجویان را استماع کرده و با نهایت ظرافت پاسخها آنان را میدهد که عموماً این پاسخها به قدری صریح بیان میشوند که شان و منزلت "شاخص" گونه به خود میگیرند و تبدیل به "ادبیات" شده و در فضای سیاسی کشور ماندگار میشوند.
لازم به ذکر است در هیچ کدام از دیدارهای مقام معظم رهبری این حجم از مطالب دارای اهمیت بسیار بالا توسط ایشان بیان نمیشود لذا این مسئله نشان میدهد که رهبر معظم انقلاب نظر بسیار ویژهای بر دانشجو و جریانهای دانشجویی دارند که این سطح از مطالب را با این حجم با آنان در میان میگذارند.
آن چه در ادامه خواهد آمد در حقیقت تلاشی است برای بازخوانی شاخصهایی که در دیدار دانشجویان با رهبر معظم انقلاب در ده سال اخیر تولید شده است.
سال 93
1- احیای عقلانیت صحیح
یکى از مهمترین خدمات انقلاب اسلامى، احیاى عقلانیت صحیح در کشور بود. اینکه شما جوان دانشجو مىآیید مسائل منطقه را تحلیل میکنید، با نگاه موشکافانه مسائل را مىبینید، دشمن را معرفى میکنید، حوادث منطقه را تحلیل میکنید و مىایستید، این نشان دهندهى حیات عقلانى یک کشور است؛ این را انقلاب به ما داد.
2- مذموم نبودن رقابت گفتمانی
در محیط دانشجویى، رقابت گفتمانى چیز خوبى است، در صورتیکه با تحمل مخالف همراه باشد. از وجود مخالف نه باید انسان تعجب بکند، نه باید انسان خشمگین بشود، نه باید انسان بیمناک بشود؛ هیچکدام از این سه حالت در قبال مخالف، قابل قبول نیست.
سال 92
3- اصلی و فرعی کردن مسائل
اگر چنانچه مسائل سال 88 را مطرح میکنید، مسئلهى اصلى و عمده را در این قضایا مورد نظر و در مدّ نگاهتان قرار دهید؛ آن مسئلهى اصلى این است که یک جماعتى در مقابل جریان قانونى کشور، به شکل غیر قانونى و به شکل غیر نجیبانه ایستادگى کردند و به کشور لطمه و ضربه وارد کردند؛ این را چرا فراموش میکنید؟
4- آرمانگرای واقعگرا
نسبت آرمانها با واقعیتهائى که وجود دارد، چیست؟ آنچه که من میتوانم عرض کنم، این است که ما آرمانگرائى را صددرصد تأیید میکنیم، دیدن واقعیتها را هم صددرصد تأیید میکنیم. آرمانگرائى بدون ملاحظهى واقعیتها، به خیالپردازى و توهّم خواهد انجامید.
سال 91
5- لزوم دیدار مسئولان و دانشجویان
من عقیدهام این است که مسئولین باید در دانشگاهها شرکت کنند؛ رؤساى سه قوه، مسئولین میانى، رئیس صدا و سیما، مسئولین سپاه و نیروهاى مسلح؛ اینها بروند با دانشجوها جلسه بگذارند و حرفهاى گفتنىِ دانشجوها را بشنوند.
6- حدود مخالفت با ولایت
من به شما عرض بکنم؛ هیچ نظر کارشناسىاى که مخالف با نظر این حقیر باشد، مخالفت با ولایت نیست؛ دیگر از این واضحتر؟ نظر کارشناسى، نظر کارشناسى است. کار کارشناسى، کار علمى، کار دقیق به هر نتیجهاى که برسد، آن نتیجه براى کسى که آن کار علمى را قبول دارد، معتبر است؛ به هیچ وجه مخالفت با ولایت فقیه و نظام هم نیست.
سال 90
7- تفاوت مبانی علوم انسانی ما با غرب
مبانى علوم انسانى در غرب از تفکرات مادى سرچشمه میگیرد. هر کس که تاریخ رنسانس را خوانده باشد، دانسته باشد، آدمهایش را شناخته باشد، این را کاملاً تشخیص میدهد. خب، رسانس مبدأ تحولات گوناگونى هم در غرب شده؛ اما مبانى فکرى ما با آن مبانى متفاوت است.
8- ایده مجمع هماهنگ کننده تشکلها
یک توصیهى دیگر ما هم این است که تشکلهاى دانشجوئى با هم همفکرى و همکارى و همدلى نشان بدهند. حالا من نمیخواهم یک چیزى را حتماً یک پیشنهاد قطعى بکنم، اما به نظر آدم میرسد که مثلاً یک مجمع هماهنگ کنندهاى بین این تشکلها وجود داشته باشد تا تشکلها هم جهت پیش بروند.
سال 89
9- رسالت پرسشگری
یک سؤال این بود که آیا جریان دانشجوئى می تواند آنجائى که ایرادى به نظرش مىآید، سؤال کند؟ پاسخ این است که بله، باید سؤال کنید. ایرادى ندارد که سؤال کنید؛ به شرط اینکه همان طور که خود این برادر هم گفت، قضاوت نکنید؛ اما سؤال کنید.
10- دستوری نبودن اندیشه
یکى از دوستان گفتند که اندیشه و علم، دستورى نباشد. من چنین چیزى سراغ ندارم. در جامعهى ما اندیشه دستورى نیست؛ نه علم دستورى است، نه اندیشه دستورى است. کجا؟ مشخص کنند بگویند. کسى که با این قضیه مبارزه کند، خودِ منم. ما طرفدار آزاداندیشى هستیم.
سال 88
11- رسیدگی به جرایم عوامل فتنه بدون اغماض
در قضایائى به این اهمیت (برخورد با سران فتنه 88) با حدس و گمان و شایعه و این چیزها نمیشود حرکت کرد. ما این انقلاب و این نظام عظیم را محصول مجاهدت یک ملت بزرگ و فداکارىهاى عظیم جوانانى میدانیم که چه در دورهى انقلاب، چه در دورهى دفاع مقدس، چه بعد از آن تا امروز فداکارى کردند. نمیتوانیم تداوم این نظام را و حرکت کلى این نظام را در سطحى که تصمیمگیرى کلان رهبرى در او لازم است، به حدس و گمان و این چیزها مبتنى کنیم. این را شما بدانید، هیچ گونه اغماضى از جرم و جنایت وجود نخواهد داشت.
سال 87
12- داشتن حق اعتراض
یکى از این اعتراضها، اعتراض به صداوسیما بود و اینکه بعضى میگویند اگر چنانچه صداوسیما را نقد کنیم، بر خلاف رهبرى مطلبى گفتهایم؛ چرا؟ چون رهبرى رئیس صداوسیما را معین میکند! اگر واقعاً ملاک این باشد، که آدم باید به هیچ کس اعتراض نکند؛ چون رئیس قوهى قضائیه را هم رهبرى انتخاب میکند، رئیس جمهور هم بعد از انتخابات، تنفیذ رهبرى دارد؛ میگوید نصب کردم.
13- پیشرفت درست
یک روز به جامعهى ما اینجور تفهیم کرده بودند که راه پیشرفت این است که ما از غربىها تقلید کنیم؛ آن هم نه تقلید در دانشآموزى و دانشاندوزى، تقلید در ظواهر؛ زنهایمان بىحجاب بشوند؛ مردهایمان کلاه فلان جور و لباس فلان جور بپوشند.
سال 86
14- حرفم همانى است که علناً میگویم
یکى از عزیزان، اینجا مطرح کردند - راجع به گزارههایى است که درباره ارتباط رهبرى و مردم در اینجا و آنجا گفته میشود. این چیزى که در جلسه گفته شد، ملاک نیست؛ یا تأویل یا توجیه یا تفسیرهاى مِن عندى؛ هیچ کدامِ اینها درست نیست. من حرفم همانى است که دارم میگویم. آنچه را که بر طبق مصلحت کشور و مصلحت نظام نباید گفت، نمیگوئیم؛ نه اینکه خلافِ آن را بگوئیم، بعد بخواهیم در یک جلسهى خصوصى، مثلاً فرض کنید آن خلاف گفته را تصحیح کنیم؛ نخیر، اینجور نیست. بله، بسیارى از مسائل هست که گفتنِ آن بر مسئولان کشور حرام است؛ نباید بگویند.
15- پرهیز از افراط و تفریط
توصیهى من به فضاى دانشجوئى و محیط دانشجوئى خواستن، مطالبه کردن، داعیه داشتن؛ هم در زمینهى مسائل سیاسى و اجتماعى، هم در زمینهى مسائل علمى، هم در زمینهى مسائل خاص دانشگاهى؛ همراه با عقلانیت است. دانشجو باید از افراط و تفریط پرهیز کند.
16- ضرورت حفظ آرمانها
محیط دانشجوئى، محیط سیالى است؛ یعنى شما امروز دانشجوئید، پنج سال دیگر اغلبتان دانشجو نیستید؛ یک گروه دیگرى به جاى شما دانشجویند. خوب، اینجا دو تا محیط براى استمرار هست: یکى خودِ شما هستید. شما بمجرد اینکه از محیط دانشجوئى دانشگاه خارج شدید، یادتان نرود که در تشکل دانشجوئى، در محیط دانشجوئى، در کلاس درس، در یک چنین جلساتى چه می گفتید، چه می خواستید و به عنوان آرمان چه چیزهائى را مشخص میکردید.
سال 85
17- سیاستگرى، وظیفه تشکلهاى دانشجویى
ما دو کار سیاسى داریم: سیاستزدگى و سیاستبازى؛ این یک جور کار است. این را من به هیچ وجه تأیید نمیکنم؛ نه در دانشگاه و نه در بیرون دانشگاه؛ بخصوص در دانشگاه. یکى هم سیاستگرى است؛ یعنى حقیقتاً فهم و قدرت تحلیل سیاسى پیدا کردن؛ که یکى از وظایف تشکلهاى دانشجویى این است. من تأکید میکنم، تشکلهاى دانشجویى نوع برنامهریزى و کار را به کیفیتى قرار دهید که دانشجو قدرت تحلیل سیاسى پیدا کند.
18- ریزشها و رویشها
ما پیشرفت داشتهایم و در این ریزش و رویشى که نظام اسلامى دارد، مجموعاً رویش ما از ریزشمان بیشتر بوده است و پیش رفتهایم.
سال 84
19- ایده پیمان خلع سلاح
یکى از آقایان این جا گفتند که بیاییم پیمان خلع سلاح را به جاى پیمان عدم اشاعهى سلاحهاى هستهاى - که ان.پى.تى است - در دنیا مطرح کنیم. این ایدهى بسیار خوب و جالبى است، گفتنش هم خیلى آسان است؛ اما یک پیمان بینالمللى با گفتن میان چند نفر که تشکیل نمىشود؛ یک نیروى پشتیبانى مىخواهد تا این را به صورت یک پیمان بینالمللى دربیاورد.
20- قدرت علمى، زیربناى اقتدار
اگر ایران اسلامى بتواند در زمینهى علمى سخن خودش را در حد سخنان اول دنیا دربیاورد، کار شدنى است؛ چون علم، ثروت هم ایجاد مىکند، قدرت نظامى هم ایجاد مىکند، اعتماد به نفس هم ایجاد مىکند. من بارها گفتهام، باز هم مىگویم و باز هم بارها تأکید خواهم کرد که پایه و زیربناى اقتدار آیندهى شما ملت عزیز در قدرت علمى است.