یا حـــــــــــــق
کاش این روزهای سخت که می گذرد، روزهای شیرین بیاید...
این روزهایی که مدام تو را به گریه وامیدارد..
این روزها که تو با تمام وجود درکشان کرده ای..
ما فقط این روزها را شنیده ایم..
اما تو... می گویند لحظه لحظه تمام این وقایع را با چشمانی به خون نشسته می بینی..
ما فقط می شنویم گودی قتله گاهی بود...
مَشکی بود... علمداری بود ... نیزه ای.. تیر سه شعبه ای.. حرمله ای... بود..
اما تو.. همه اینها را می بینی..
ما فقط می شنویم تل زینبیه ای بود..
مجلس حرامی بود...
ای کاش دروغ بود که شما همه را می بینی...
آخر شما و دختر علی و مجلس حرام ...؟؟ ای واااای...
هنوز از داغ پدر و عمه جگرت خون است.. چطور چهار روز دیگر را تحمل می کنی؟؟
تمام این زخم ها یک طرف، غم از دست دادن پدری دلسوز یک طرف!
پدر نه یک نفر، نه ده نفر، پدر یک امت..!!
آجرک الله آقاجان
کاش این روزهای سخت که می گذرد، روزهای شیرین بیاید...
روزهایی که دیگر مجبور نباشید اینهمه مصیبت را تنها تحمل کنید..
کوتاهی از ماست که در نهان ناله می کنید..
زینب هم این روزها تنها و بی یاور است..
لاأقل به خاطر زینب ظهور کن...
موضوع: