هوا خیلی گرم شده بود
مدام عشوه گری میکرد و از هوای گرم می نالید
چشمم به بطری آب معدنی بود که هر از چند ثانیه ایی یه قُلپ بالا میکشید
نگاه به ساعتم کردم دیدم تا افطار چهار پنج ساعتی مونده
از این ساپورتایی که محصول آکادمی زن تیکه بود تنش کرده بود
یه دفه راننده گفت آقا یه کم برو اونورتر این خانم هم بشینه
دیدم جایی نیست اومد بغل من نشست
گفتم ببخشید خانم شهر شما ماه رو دیدن؟
گفت ماه چیه؟
گفتم هیچی...
لباسایی که میپوشین میدونین از کجا مد شده؟
گفت نمیدونم حاج آقا مردم دارن میپوشن و مغازه دارا میارن منم میپوشم
گفتم هیچ میدونستی این ساپورتا که الان مد شده و همه دارن میپوشن کجا مد شد؟
گفت نه برام جالبه کجا؟
گفتم آکادمی اون زنتیکه رو دیدین؟
گفت اره همشو دنبال میکردم
گفتم خب حالا که شما دیدین بهتر نتیجه میگیرین من فقط آمار شنیدم
گفت اره راست میگی اکثرا از اینا میپوشیدن
گفتم حالا دیدی از کجا خوردیم زنان ایرانی احتیاجی به نشون دادن بدن خودشون ندارن تا براشون عزت و احترام بیاره
همیشه زن ایرانی رو با عفت و حیا و حجابش شناختن ولی الان دختره با حجاب رو میارن مسابقه ی خوانندگی که نشون بدن حجاب با خوانندگی منافات نداره. پوشش های زشت وزننده استفاده میکنن تا مستقیم بگن اگه فردا از اینا اومد بازار سریع بگیریدش. که همین هم شد. ما بیشترین ضربه ایی که میخوریم از همین آدمای خودیه که به ظاهر قضاوت میکنن و عمق ماجرا رو نمیبینن.
یه دفه دیدم بقیه مسافرا به دقت دارن به حرفام گوش میدن و انگار تازگی داره براشون.
خانمه هم یه کم خودشو جمع و جور کرد و گفت من اصلا اهل سیاسیت بازیا نیستم من فقط میخوام تو جامعه عقب نمونم
گفتم ربطی به سیاست نداره اینا اعتقادات مارو نشونه رفتن و با این کار میخوان کاملا مارو عقب افتاده قرار بدن.
چیزی که در ظاهر فکر میکنین پیشرفته باطنش عین عقب افتادگیه.
پیاده که شدم برم دختره متفکرانه داشت به حرفام فکر میکرد و آب میخورد
گفتم راستی خواهرم آتیش جهنم خیلی گرم تر از اینجاست. تازه آب خنک هم نداره همش چرک و کثافت میدن آدم بخوره.
تا اینو گفتم یه حالت چندش به خودش گرفت و چیزی نگفت
حرف آخر: مردم ما از خیلی از مسائل تهاجم فرهنگی و مسائل اعتقاداتی خبر ندارند. و یا اگر خبر هم داشته باشند مسئله ی پیش پا افتاده ایی در نظر میگیرند. در حالی که خود ما نه میتوانیم به روش صحیح الگو سازی داشته باشیم. نه می توانیم ذهن جامعه ی جوان را آگاه سازیم. تا وقتی که جوانان جامعه ی ما آگاه به مسائل نباشند در جبهه ی دشمن حرکت خواهند کرد.
* اتفاق مربوط به یکی از دوستان بود که با اجازش براتون نقل کردم