www.faater110.ir
.:: نویسندگان ::.
مدیر وبلاگ: پلاک [66]
مجموعه کلیپ صوتی
«جامعه ی مهدوی»
دانلود کنید:
منبع:
www.snn.ir
روزگـار خـوب و شـادی داشتم مــن بدی را خوب برمی داشتم
هرچـه طعــنه بردل من می زدند بذر خوبـی در دلـم می کـاشتم
من زیـاران چشـم یـاری داشـتم خود غلط بود آنچه می پنداشتم
صبر این دل هم دگر پایان رسید تو ندانی مـن چه صبری داشتم
دل پر ازغـم بود شــادی از لـبم با هـمه مــن مهــربانی داشـتـم
صـبر تــنـها را مـثـال صبر کن صبر از ایــّوب ، بـیشـتر داشتم
خـنده دیـگر بر لب تـنـها مـبـین یــاد آن روزی که شـادی داشتم
گــر که دیــدی قافـیه تکرار شد چون که دیگر قافــیه نـی داشتم
الـــهـی!
خسته ام ازاین دنیایی که مرا به خوشی های زود گذر مشغول می کند!
الـــهـی!
مراببخش هرچند تاکنون می بخشیدی و من به رویم نمی آوردم!!
الـــهـی!
آبرویم را مریـز هرچند تاکنون نریختی و نفهمیدم !!
الـــهـی!
یاری ام کن هرچند تاکنون می کردی و تشکر نمی کردم!!
الـــهـی!
رحمتت را از من مگیر هرچند تاکنون نگرفتی که هیچ ، زیاد هم کرده ای ولی من به جایش گناه کرده ام!!!
الـــهـی!
یاری ام کن تا دلی را نشکنم ، آبرویی را نریزم ، مغرور نشوم و دست دیگران را بگیرم تا تو هم دست مرا بگیری!!!
الـــهـی!
عــجـــل لـولـیک الــفـرج
نویسنده: تــنهــا
در این فصل، زمین، لباس یکرنگ و زیبایی به تن کرده!! چه برف زیبایی!!!
درست است که سرد است؛ ولی لا اقل یک دست و یک پارچه است !
به خاطر همین زمستان را از دیگر فصلها ببیشتر دوست دارم!!
الهی!!
غبار های دلمان را بشور و دلمان را چون برف سفید کن !!!
الهی!!
یاریمان کن تا چون زمین، آدم های روی آن نیز یک دست و یک پارچه شوند
که اگر چنین کنی ما خورشید پشت ابر را ببینیم!!
الهم عجــــل لولیک الفرج
در یک شب سرد زمستانی پادشاهی که به خارج از قصر
رفته بود دید که نگهبان درب کاخ ، از سرما به خود می لرزد.
به او گفت:" توسردت نیست؟جواب داد عادت کرده ام !
به او گفت دستور می دهم برایت لباس گرم بیاورند...
آن شب گذشت و پادشاه فراموش کرد که دستور بدهد برای ان سرباز لباس گرم ببرند.
صبح جنازه ی آن سرباز را پیدا کردند.!!
در حالی که رو ی دیوار نوشته بود به سرما عادت داشتم وعده ی لباس گرمت مرا ویران کرد
!!!!!
فرصتی شده تا یادی بکنیم از قدیم...
من که نبودم ولی از بزگتر ها شنیدم که خیلی با الآن فرق داشته...!!!
میگن لباسها یه مدل دیگه بوده ، اخلاق ها با هم فرق داشته...
مثلا همه کمک هم می کردن نه اینکه...
مثلا لباسها به اخلاق اسلامی نزدیک تر بوده تا به غرب و عرف!!!!!
میگن اون روزا همه به حرف رهبرشون گوش می کردن...
وای اگر خمینی حکم جهادم دهد....
میگن اینطوری بوده که تو باشی و من نباشم نه اینکه من باشم و بقیه هم به....
همه براهم می مردن ، در خونه ها روی همه باز بوده!!!
جونشون رو برای دیگران، دین اسلام، کشور و ناموسشون فدا می کردن...
آی شهدا دلای ما تنگه براتون...
من که باورم نمیشه!!!
فکرش بکن!!!
یعنی واقعا میشه همچین دنیایی رو تصور کرد؟؟؟
میشه حداقل مثل 30 سال پیش بشه؟؟
حالا کاری به سیاست و قیمت ها نداریم فقط یه سری اصل ها مثل قدیم قوی تر بشه؟!!!
تصور کن اگه حتی تصور کردنش سخته...!!
خوووووب ....
اینم از امتحانا....
یکی سربلند تموم کرد و یکی هم ....
به نظر من بی خیال گذشته!!!درس عبرت شد برای پیشرت
خودتون را آماده ی ترم بعد کنید که با پیشرفتتون هم دل آقا را شاد کنید هم غرب را ناراحت!!!!
اللهم عجّل لولیک الفرج
به امیــــد ظهور
یا علـــی
ستــاره ای بدرخـشید ماه مجــلس شد دل رمـیده ی مارا انیس ومونس شد
نگـار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
میلاد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) مبارک باد
بر محمد وآل محمد صـــلوات
چـرا در دل نمـی آید نـدایـی؟! چـرا از او نمــی آیـد صـدایــی؟
چـرا هجران چرا دوری چراغم؟! چـرا بایـد بگویـم پس کجـایـی؟
چرا نـزدم نمـی آیـی عـزیزم؟! الهــــی مـن شوم بر تو فدایـی!!
چرا باید ز تو مـن دور بـاشـم؟ من اینـجا و تـو در نـزد خـدایـی!!
چرا غایب شدی آقــای عالـم؟ چـرا اصـلا دگـر اینـجا نیــایی؟!
اگـر غـرق گنـاهم ای عـزیزم چـرا هر دم کـنی من را هـوایـی؟؟
جواب این چراها قلب تنهاست ! بکن یک لحظه ای بر من نگـاهی!!
شاعر:تنها
جز دوریتان نیست مرا هیچ ملال با نام شما گرفته شیعه پر و بال
این جمعه فقط منتظرم برگردی گور پدر پرسپولیس ، استقلال
خداوندا !!!!
با خود گفتم اگر از تمام نعمت هایی که بر من دادی شکر کنم
و دوباره برای اینکه قدرت و فرصت به من دادی که شکر کنم ،
شکر دیگر به جای آورم و همینطور برای این شکر و شکر های بعدی
شکری به جای آورم ،آنگاه از شکر گذاران واقعی خواهم بود.!!!!
اما بعد گفتم اگر بخواهم شکر گذار واقع باشم
باید برای هر نعمتی که به من دادی یک شکر بگویم!
مثلا برای اینکه می بینم یک شکر ،چون می شنوم یک شکر،چون راه می روم ،
خانواده ی خوب دارم،شیعه هستم و هر نعمت دیگری که دارم یک شکر جداگانه به جای آورم!!
و این ممکن نبود!!!
پس فهمیدم هیچکس نمی تواند شکر گذار واقعی باشد!!
حال آنکه تا کنون شکر که نکردم هیچ،گناه هم کرده ام!
اما تو آنقدر بزرگی که با این حال مرا مجازات نمیکنی!
مجازات پیشکش، آبرویم را نمی ریزی!آبرو ریختن پیشکش،
نعمت هایی را که بر من دادی از من نمی گیری!
نعمت گرفتن پیشکش،آن را بر من نمیکاهی!
کاستن نعمت پیشکش، چرا دیگر آن را بر من افزون میکنی؟؟!
همین گونه هم شرمسارم و سر به زیر!
خودم می دانم که نعمت و بخشش را بر من تمام کردی!
پس شایسته و به جاست که مرا در آن دنیا سخت مجازات کنی!
خداوندا !
می ترسم از مجازاتی که در انتظارم است و می دانم که دیر یا زود این دنیای فانی به اتمام می رسد و دنیای باقی فرا !
حال آنکه می دانم در دنیای باقی سخت مجازات می شوم
و جالب اینکه بسیار می ترسم از مجازات، اما باز گناه میکنم.!!!!!!1
خدایا !
اراده ای به من ده که انسانی پاک و سالم شوم و به زیبایی های دنیا دلنبندم!!!
خداوندا !!!
بر من رحم کن که اگر نکنی تباهم!!!!!!!!
از ته دل دوستت دارم ای مهربان ترین مهربانان و ای امید نا امیدان دلشکسته!!!!!!!!
.
نویسنده:تنها
لبخند [12] ، تبریک [4] ، حضرت رضا [3] ، دلنوشته [3] ، طنز [3] ، سیاسی [3] ، محرم [2] ، وبلاگ نویسی [2] ، بصیرت [2] ، تسلیت [2] ، اطلاعیه [2] ، انتظار [2] ، با مزه [1] ، بامزه [1] ، بدون شرح [1] ، بسیجی [1] ، ...تشر به سربازانی که فراری شده اند از امام! [1] ، 1 [1] ، 5 [1] ، آه [1] ، اطلاع رسانی [1] ، امام خامنه ایی [1] ، امام زمان [1] ، دلنوشته ای از تنها [1] ، ده خواهش [1] ، خاطره [1] ، خاطره ی تهاجم فرهنگی [1] ، ویژگی کامل شدن [1] ، مناجات [1] ، شعر [1] ، شهدا [1] ، شهید شهریاری [1] ، طنز سیاسی [1] ، عزیز حزب الله [1] ، ماه رمضان [1] ،
