سلام..
گاهي وقتا سکوت به معني نزدن خيلي حرفاست،اما از اونجا که ممکنه برداشت هاي متفاوتي از سکوت بشه،منظورم رو مينويسم؛
1.من جملات اول متن شمارو تأييد مي کنم،دانشجوها بايد واقعيت رو بگن نه اينکه کاملا نا اميد کنند يا تخريب و سياه نمايي کنند،هم حسناي اينجارو بگن،هم عيباشو
(البته من معتقدم اينجا،عرصه خيلي به روي دانشجو باز نيست،تاحدي دانشجو خودش بايد خودجوش حرکت کنه و عرصه براي فعاليت و پيشرفت خودش و حتي بقيه رو فراهم کنه..يه وقتايي واقعا تنهايي برا حرکت،هيشکي باهات نيست،جو غالب جو مرده و بي روحيه اما خودت بايستي حرکت کني،اينام(ضعفاي اينجا) باعث نميشه تو اين فضا نتوني رشد کني،سخته اما ممکنه،اگه چيزي عوض نميشه،سعي کنيم خودمون عوضش کنيم،اگه چيزي فرهنگ نيست خودمون فرهنگش کنيم،فرهنگ غلطي هم اگه هست،خودمون دانشجوهارو جمع کنيم و سعي کنيم از بين ببريم..بهرحال فضا بايد براي رشد و پيشرفت علمي،فرهنگي،اجتماعي،سياسي و معنوي دانشجو فراهم باشه،اگه نيست مطالبه کنيم و تلاش)
2.درسته که دانشجو بايد بصير باشه،خودش بايد حرکت کنه،خودش از استاد کار بکشه اما تاحدي..؛استادام بالاخره يه وظايفي دارن،مسؤولينم همينطور،يادمون نره وظايف متقابلمونو؛نشه وظيفه ي خودمونو انقد بزرگ و پر اهميت(تا حد افراط،فقط خودمون.فقط خودمون) جلوه بديم که رو وظايف مسؤولين پوششي بذاريم و فراموشش کنيم، درصورتي که دانشجو بايد مطالبه گر باشه،هم حق خودش رو و هم وظايفي که داره و وظايفي که بقيه،اعم از مسؤولين جامعه دانشگاهي براساس نوع پست و مسؤوليتشون دارند،هردو رو خوب بشناسيم و به جا برخورد کنيم،جايي که کم کاري ميشه بريم بگيم،از حق دفاع کنيم،جايي اگه خودمون کم کاري کرديم بشينيم فکر کنيم و حلش کنيم../ ياعلي
بابا وروديه ي جديد....
بابارگ بريده........
نقدتون به جا بود بنده هم حمايت ميکنم...
ايشالا بتونيم با افتخار در همين رشته اي که هستيم از اسلام و انقلاب جانانه دفاع کنيم و همه جا به عنوان کارشناس قرآني حرفي ناب برا گفتن داشته باشيم.باآرزوي موفقيت هاي روز افزون و التماس دعا